[ad_1]
چطور شد که با ساعت احسان علیخانی میشود یک مدرسه ساخت؟
به گزارش روبینا، چطور شد که با ساعت احسان علیخانی میشود یک مدرسه ساخت؟

درخبرها داشتیم، احسان علیخانی با فروش ساعت (20 هزار دلاری) خود تصمیم گرفت یک مدرسه بسازد
زیرنویسـخبر: درخبرها داشتیم،احسان علیخانی با فروش ساعت (20 هزار دلاری) خود تصمیم گرفت یک مدرسه بسازد یا محمدحسین لطیفی از کارگردانهای سینمای ایران، پس از فیلم «روز سوم» تصمیم میگیرد تا نیمی از درآمد فیلم را برای ساخت مؤسسه خیریهای به نام روز سوم اختصاص دهد.
اما سؤال این جاست، یک چهره مشهور چگونه به این حد از ثروت رسیده است که ساعت او بهاندازه یک مدرسه ارزش و قیمت دارد؟
زمانی که مالیات بر درآمد در کشور نباشد یا عدهای سلیقهای معاف گردند و ثروت عادلانه و بهدرستی توزیع نشود به شکافی طبقاتی ختم میشود که روی خوش آن همطرازی قیمت ساعت یک سلبریتی با ساخت یک مدرسه میشود، اما پشت ماجرا چیز دیگری است…
به گزارش زیرنویس، در سایر نقاط جهان مرسوم است که چند درصد از اموال یا وقت و انرژی ثروتمندان و افراد مشهور وقف کمک به نیازمندان میشود. این افراد دین خود را به مردم و جامعه اینگونه ادا میکنند و خود را تافتهجدابافتهای از دیگران نمیدانند. قانون برای آنان به نسبت مردم حتی شدیدتر اجرا میشود و آنها نیز میپذیرند و برای دستگاه و مردمی که موجب شهرتشان شدهاند وقت و سرمایه صرف میکنند.
سلبریتیها، از آنجلینا جولی گرفته تا دیوید بکام، به کشورهای کم برخوردار رفته و بچههایی که از گرسنگی و جنگ رنج میبرند را در آغوش گرفته و دستی از مهر بر سر و رویشان میکشند.
تاریخ تنها انسانیت را ثبت میکند؛ سلبریتی بودن تاریخ انقضا دارد!
البته نباید به این مسئله نیز بیتوجه بود که در برخی مواقع سلبریتی با نگاه تجاری ساخته میشود و با توجه به اهدافی که برایش برنامهریزیشده، بین مردم و مراسمها حضور پیدا میکنند تا بتوانند به جریانسازی برای یک محصول، تفکر یا… کمک کنند. این کار در ایران نیز با تقلید از موارد مشابه غربی اتفاق میافتد، اما در برخی مواقع بیشتر شبیه شوی رسانهای میشود.
شاید لازم باشد به موضوع مالیات بر درآمد و نوع درآمدهای افسارگسیخته سلبریتیها نگاه متفاوتی داشته باشیم. شاید با اجرای درست نظارت بر درآمد بتوانیم بیش از 1000 مدرسه بسازیم و نیاز به بخشش سلبریتیها برای آبادانی کشور نباشد.
[ad_2]
منبع
نظرات کاربران